تامالت

به توکل نام اعظمت

تامالت

به توکل نام اعظمت

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حقیقت گرایی» ثبت شده است

«من می‌اندیشم، پس هستم»: جمله‌ی معروفی که احتمالا برای حداقل یک مرتبه آنرا شنیده‌ایم. آغاز فاعل انگاشتن انسان، شروع پوزیتیویسم. این جمله در ابتدا آنقدر زیبا و بدیهی به نظر می‌رسد که اگر نه اینکه ذوق شنونده را برانگیزد که در اقل، تائید او را در پی خواهد داشت. اما آیا این جمله درست است؟ نکته‌ای که کمتر به آن فکر کرده‌ایم.

گزاره از دو بخش تشکیل شده است: من می‌اندیشم و من هستم که صورت منطقی آن «اگر من بیاندیشم، آنگاه من هستم» است. فرض «من می‌اندیشم» تنها فرضی است که قرار است بر طبق آن استنتاج صورت گیرد -که در غیراینصورت باید تمام مفروضات برای رسیدن به حکم ذکر شوند، اندیشیدن بدون هیچ وابستگی. حکم نیز «بودن» من است، یعنی چیزی که قرار است استنتاج شود این است که چون من می‌اندیشم، پس من وجود دارم و هستم. چیز بیشتری از این نمی‌خواهیم، اجازه دهید که فرض کنیم که نیستیم (و بالذاتِ فرض، نوعی از اندیشیدن را در اختیار داریم)، چون من اندیشه می‌کنم، پس طبق حکم مذکور، من هستم. من هستم و من نیستم و این تناقض است. در واقع تناقض از آنجا نشأت گرفته است که در استدلال دکارت، بصورت ضمنی در کنار اندیشیدن، بودن نیز مستتر است، اما از آنجا که مفروض اندیشیدن نداشتن هیچگونه وابستگی به بودن است، پس می‌توان فرض نبودن را نیز در نظر گرفت. فرض نبودن، در واقع اندیشیدن است در مورد نبودن و از اندیشیدن بودن نتیجه می‌شود! به نظر گزاره آنچنان که باید قدرتی در اثبات وجود ندارد.

هایدگر عقیده دارد که دکارت این جمله را به عنوان قیاس صوری استفاده نمی‌کند و در نزد وی، هستم نتیجه‌ی اندیشیدن نیست و در حقیقت صورت عکس آنرا به عنوان بنیاد ماجرا استفاده می‌کند. او صورت قیاس صوری این گزاره را «id quod cogitat, est; cogito; ergo sum» می‌داند (اگر چیزی بیندیشد، هست؛ می‌اندیشم؛ پس هستم.»

  • دختر پاییز آبانی

قاشی، نگارگری یا رسم، فرآیندی است که طی آن رنگ بر روی یک سطح مانند کاغذ یا بوم ایجاد نقش می‌کند و اثری خلق می‌شود. فردی که این فرایند توسط او انجام می‌گیرد نقاش نام دارد، به‌خصوص زمانی که نقاشی حرفهٔ شخص باشد.

نقاشی یکی از رشته‌های اصلی هنرهای تجسمی است و قدمت آن شش برابر زبان نوشتاری می‌باشد. نقاشی دارای سبک های مختلفی است که در این مطلب به معرفی سبک نقاشی رئالیسم می پردازیم :

 

سبک رئالیسم
رئال یعنی واقعی و رئالیسم به معنی واقعی گری و حقیقت گرایی، نوعی گرایش هنری است که اشیاء و موجودات را آنگونه که هستند، زشت را زشت و زیبا را زیبا ترسیم می نمایند. سبک نقاشی رئالیسم نقطه مقابل سبک رومانتیک قرار دارد. سعی هنرمند نقاش رئالیسم در این است که موضوعات منتخب را بدون کم و کاست و شیرین کاری و عوام فریبانه شدن طرح در ذهن بیننده، ترسیم کند و تخیلات غیرواقعی نیافریند و شعار ندهد. مبنای کار آنان صادقانه نگری و صادقانه اندیشیدن است.

سبک رئالیسم علاوه بر اروپا، بخش عظیمی از روسیه را به خصوص در شاخه های اجتماعی و سیاسی در بر گرفت. هدف هنرمند سبک رئالیسم به تصویر کشیدن موضوعات عادی و روزمره مردم کوچه و بازار، دهقانان، کارگران و سایر اقشار جامعه است. بر خلاف مکاتب قبلی خود، فقط به دنبال به تصویر درآوردن صحنه های ناب و زیبا و تجملی زندگی نبوده است.

 

نقاشان معروف سبک رئالیسم در اورپا:

گوستاو کوربه، ژان فرانسوا میله، انوره دومیه، ادوارد مانه و هنرمندان معروف روسی: ایوان شیشکین، ایلیار پین، کرامسکوی، می باشند.

مشهورترین و اصلی ترین هنرمند سبک رئال، گوستاو کوربه، نقاش فرانسوی بود. کوربه می گوید هدفم این بوده است که بتوانم رسوم، اندیشه ها و ظواهر را آنچنان که به چشم می بینم شبیه سازی کنم. همچنین او می گوید: من اصلا نمی توانم فرشته ای را بکشم که او را هرگز ندیده ام. فرشته را نشانم دهید تا بتوانم تابلویی از پیکرش بکشم. این نقطه مقابل "رومانتی سیسم" است.

  • دختر پاییز آبانی