تامالت

به توکل نام اعظمت

تامالت

به توکل نام اعظمت

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کنسرت» ثبت شده است

تصور کنید کنسرت مفصلی با حضور اساتید کلهر، علیزاده، شجریان و دیگران در تالار وحدت تهران در حال برگزاری است و حدود ۷۰۰ نفر به عنوان بیننده و شنونده در تالار حضور دارند. این ۷۰۰ نفر تقریبا ۲۰۰ دستگاه اتومبیل با خود به محل برگزاری کنسرت آورده‌اند و بعد از اتمام کنسرت قرار است با اتومبیل‌شان به منزل بازگردند. براساس تجربه و همچنین یک تصور ذهنی منطقی می‌توان گفت این افراد بعد از کنسرت و در مسیر خانه «رانندگی» خوبی خواهند داشت و رفتارهای معمول رانندگی در ایران را از خود نشان نخواهند داد.

موسیقیِ اجرا شده در آن کنسرت، فضای محیطی و همچنین تعاملات افراد حاضر در آن محیط (حتی اگر صرفا دیدن یک‌دیگر باشد) باعث می‌شود افراد حتی برای چند ساعتی رفتار متفاوتی از خود در جامعه نشان دهند. احتمال اینکه بد رانندگی کنند بسیار پایین می‌آید؛ احتمال اینکه با همدیگر بد صحبت کنند پایین می‌آید؛ حتی احتمالا نوع کلماتی که در صحبت کردن استفاده می‌کنند یا لحن صحبت کردن نیز حداقل برای چند ساعتی متعادل‌تر می‌شود.

حال که تقریبا متوجه منظور این مطلب شدید بگذارید مورد دیگری را تصور کنیم. در مثال اول، کنسرتی از موسیقی اصیل ایرانی با نوازندگی بزرگ‌ترین اساتید ایرانی را مثال زدیم. همین تغییر مثبت رفتار را بعد از کنسرت‌های ارکسترال و موسیقی سمفونیک نیز می‌توان دید. سوال: آیا بعد از اتمام یک کنسرت پاپ از افرادی که این روزها مطرح هستند، باز هم شاهد این نوع تغییر مثبت رفتار هستیم؟ آیا از فردی که از یک کنسرت پاپ خارج می‌شود انتظار داریم بهتر رانندگی کند؟ باز هم به‌طور فرضی پاسخ داده می‌شود که خیر. چه فاکتوری تغییر کرد؟

پاسخ ما به‌عنوان یک فرضیه این است:

موسیقی صحیح، موسیقی‌ای که با فکر، با استفاده از اصول اساسی آهنگسازی و با دقت به تاثیر هر نت یا آکورد بر احساسات مخاطب ساخته شده باشد می‌تواند عمیقا بر شنونده تاثیر بگذارد و برای مدتی تمامی تنش‌هایی که روزمره بر تن و جان او نشسته را پاک کند و مخاطب را با آرامش به خانه بفرستد. در اینجا بیش از اینکه سبک موسیقی مد نظر باشد، دقت در آهنگسازی مدنظر است. هدف در آهنگسازی مدنظر است. البته در مورد سبک و سلیقه موسیقی در مطالب بعدی صحبت خواهد شد.

این موسیقی تاثیر اجتماعی دارد. این موسیقی رفتار اجتماعی را تغییر می‌دهد. این موسیقی‌ست که می‌تواند نگاه انسان به زندگی را تغییر دهد و به انسان توان خوب زندگی کردن در کنار تمام مشکلات را بدهد.

واقعا و به دور از جملات کلیشه‌ای پایان مطالب وبلاگی از شما می‌خواهم نظر خود را در مورد این فرضیه بگویید.

  • دختر پاییز آبانی

کنسرت موسیقی کلاسیک هم مثل اکثر رویدادها فاز مخصوص خودش رو داره و البته اینجا نمی‌خواهم بگم دستمال گردن ببندید یا کلاه انگلیسی سرتان بزارید! نه اینجا برخی از اداب حظور در کنسرت رو باهم می‌خوانیم که عمده آن به ما یاد می‌دهد که چه کارهایی دیگران را آزار می‌دهد وبه چه نکته‌هایی باید توجه کنیم.

لباس
باید باور کنید که شما به کاخ ناپلئون دعوت نشدید و از طرفی پیکنیک هم نمی‌روید! لازم نیست لباس شما بسیار فاخر و مجلل باشد از طرفی هم یک تیشرت که رویش عکس باب اسفنجی دارد هم مناسب نیست. سعی کنید خودتان باشید و همان لباسی که برای ادارات دولتی و سرکار انتخاب می‌کنید، همان لباس را هم برای کنسرت موسیقی کلاسیک بپوشید و به اصطلاح شل بگیرید و از آن لذت ببرید! :)

بعضی از کنسرت‌ها (که نویسنده کتاب درباره‌اش نوشته و من فکر می‌کنم در ایران همچین چیزی نداریم یا حداقل من ندیدم) تم مخصوصی دارند که معمولا یا نوعی لباس مثل کت و شلوار و بلوز دامن یا رنگی خاص دارند و البته بسیار مناسب است اگر به کنسرتی دعوت شدید، از دعوت کننده بپرسید که چه لباسی می‌پوشد.

کنسرت را به دیگران زهر نکنید
شما در کنسرت راک یا شیش و هشت (همان ها که حتی خواننده از لب خوانی عقب هم بیوفته کسی نمی‌فهمه ) اگر بغل دستیتان پاکت چیپسش را باز کند و با صدای بلند چیپس بخورد نمی‌فهمید اما در کنسرت موسیقی کلاسیک کمترین صدای شما اعم از خمیازه، سرفه، عطسه، فین و ... بغل دستیتان را نارحت می‌کند اگر سرما خوردید پیشنهاد می‌کنم به کنسرت نروید و از همه مهمتر صدای سازها گاهی بلند و گاهی کوتاه است این یعنی تا شما به دوستتان بگویید فلان نوازنده چقدر خوب ساز می‌زند ممکن است صدا پایین بیاید و نظر شما را علاوه بر دوستتان بقیه حضار هم بشنوند و در آخر اگر خوابتان ببرد و شروع به خمیازه و خُر و پف شوید تبدیل به منفورترین آدم سالن می‌شوید. اگر دعوتتان کردند مطمئن باشید این آخرین کنسرتی است که دعوت می‌‌شوید. آخرین نکته‌ای که در کتاب معرفی شد و اینجا برایتان می‌نویسم سر وقت آمدن است. کنسرت موسیقی کلاسیک برای خیلی‌ها بسیار مهم است این یعنی فردی زمان و وقت خود را هزینه کرده که در جایگاهش بنشیند و پنج دقیقه بعد از کنسرت وقتی قطعه بتوهوون یعنی دادادادام شروع می‌شود و او در اوج تمرکز است شما از روی پاهایش رد می‌شید و میگویید ببخشید ببخشید! تازه این ریسک هم هست که صندلی را اشتباه بنشینید و از شما بخواهند بلند شید به صندلی دیگه‌ای بروید و در حین همه این مسائل ارکستر در حال نواختن است و به سونات 5 رسیده و شما دارید در سالن (که گاهی چندان کوچک هم نیست) می‌چرخید و ببخشید ببخشید کنان هم کنسرت را برای خودتان و هم دیگران زهر می‌کنید.

دست و جیغ و هورا
چه زمانی باید کف زد؟ به باتوم‌های رهبر ارکستر نگاه کنید در ضمن کسی از شما انتظار ندارد کف زدن را در مراسم شروع کنید. اگر نفر دوم باشید کمتر دیده می‌شوید.
یک کنسرت محصول ماه‌ها و روزهای کارگروهی و انفرادی افرادی است که در یک جا به صورت زنده برای شما تولید اصوات موزون می‌کنند. فاز موتسارت نگیرید که مثلا عده‌ای را تشویق نکنید. گاهی تشویق شما باعث اعتماد به نفس نوازنده‌ای می‌شود که روزها و ماه‌ها تمرین کرده و حالا از استرس قضاوت شدن یک نت را بالاتر یا پایین‌تر زده است.

 

  • دختر پاییز آبانی