تامالت

به توکل نام اعظمت

تامالت

به توکل نام اعظمت

۲۱ مطلب با موضوع «هنری» ثبت شده است

قاشی، نگارگری یا رسم، فرآیندی است که طی آن رنگ بر روی یک سطح مانند کاغذ یا بوم ایجاد نقش می‌کند و اثری خلق می‌شود. فردی که این فرایند توسط او انجام می‌گیرد نقاش نام دارد، به‌خصوص زمانی که نقاشی حرفهٔ شخص باشد.

نقاشی یکی از رشته‌های اصلی هنرهای تجسمی است و قدمت آن شش برابر زبان نوشتاری می‌باشد. نقاشی دارای سبک های مختلفی است که در این مطلب به معرفی سبک نقاشی رئالیسم می پردازیم :

 

سبک رئالیسم
رئال یعنی واقعی و رئالیسم به معنی واقعی گری و حقیقت گرایی، نوعی گرایش هنری است که اشیاء و موجودات را آنگونه که هستند، زشت را زشت و زیبا را زیبا ترسیم می نمایند. سبک نقاشی رئالیسم نقطه مقابل سبک رومانتیک قرار دارد. سعی هنرمند نقاش رئالیسم در این است که موضوعات منتخب را بدون کم و کاست و شیرین کاری و عوام فریبانه شدن طرح در ذهن بیننده، ترسیم کند و تخیلات غیرواقعی نیافریند و شعار ندهد. مبنای کار آنان صادقانه نگری و صادقانه اندیشیدن است.

سبک رئالیسم علاوه بر اروپا، بخش عظیمی از روسیه را به خصوص در شاخه های اجتماعی و سیاسی در بر گرفت. هدف هنرمند سبک رئالیسم به تصویر کشیدن موضوعات عادی و روزمره مردم کوچه و بازار، دهقانان، کارگران و سایر اقشار جامعه است. بر خلاف مکاتب قبلی خود، فقط به دنبال به تصویر درآوردن صحنه های ناب و زیبا و تجملی زندگی نبوده است.

 

نقاشان معروف سبک رئالیسم در اورپا:

گوستاو کوربه، ژان فرانسوا میله، انوره دومیه، ادوارد مانه و هنرمندان معروف روسی: ایوان شیشکین، ایلیار پین، کرامسکوی، می باشند.

مشهورترین و اصلی ترین هنرمند سبک رئال، گوستاو کوربه، نقاش فرانسوی بود. کوربه می گوید هدفم این بوده است که بتوانم رسوم، اندیشه ها و ظواهر را آنچنان که به چشم می بینم شبیه سازی کنم. همچنین او می گوید: من اصلا نمی توانم فرشته ای را بکشم که او را هرگز ندیده ام. فرشته را نشانم دهید تا بتوانم تابلویی از پیکرش بکشم. این نقطه مقابل "رومانتی سیسم" است.

  • دختر پاییز آبانی

در طول این سال­‌ها بارها و بارها به این نتیجه رسیده­‌ام که در این بازی، موفقیت هنرمند کاملا به این بستگی دارد که بتواند مردم را با خود داشته باشد. و از اینکه مردم بدانند در هر قدم از این راه ( از ابتدای ارتباط‌شان با آثار شما تا انتها) شما چه گام­‌هایی برمی­‌دارید، اطمینان حاصل کند. مهم این است که شما بدون توجه به شرایط و موقعیت مردم همواره به آن­ها خوش آمد بگویید و همیشه در دسترس آن­ها باشید. لازم است از اینکه آیا مردم فهمیده­‌اند که شما چه کاری انجام می­‌دهید، هدفتان چیست و قصد دارید از طریق هنرتان چه چیزی را انتقال دهید، اطمینان حاصل کنید. اگر همه این کارها را به خوبی انجام دهید قطعا شانس شما برای موفقیت افزایش می­‌یابد.

شما نمی­‌توانید بسادگی هنر خود را منتشر کنید و بدون اینکه هیچ تلاشی انجام دهید از مردم انتظار داشته باشید که خودشان به سرعت به اهمیت آن پی ببرند. سوالات زیادی ممکن است پرسیده شود. شما باید به آن­ها نشان دهید که چطور با شما تماس بگیرند، چه سوالی و چطور بپرسند، چطور قیمت را بپرسند و در کل اینکه باید همه راه­‌ها و روش­‌های خرید را به آن­‌ها نشان دهید و خلاقانه و فعال آنها را راهنمایی کنید تا مطمئن شوید هیچوقت گیج و سردرگم نمی­‌شوند.

شما باید مردم را راحت بگذارید و اجازه دهید که آنها با آرامش پیش روند و خودشان با توجه بیشتر به اهمیت کار شما پی ببرند. شما تنها فردی هستید که در برابر آنها مسئولید. شما باید توضیحات مربوطه را به آن­ها بدهید نه فقط برای اینکه برای دیدن کار شما وقت بگذارند بلکه برای اینکه هدف شما را نیز از خلق آن اثر درک کنند و متقاعد شوند که اثر هنری شما را با اشتیاق به مجموعه خود بیافزایند. این شما هستید که باید این کار را به خوبی انجام دهید و تجربه و اطلاعات لازم در مورد خودتان و آثارتان را به روشنی و با دقت در اختیار آنها قرار دهید.

مورد دیگری که شما به عنوان یک هنرمند باید رعایت کنید این است که باید درک کنید که یک اثر هنری تلاشی مشارکتی بین شما و مخاطبین است. من با هنرمندان زیادی مواجه شدم که وقتی در مورد هنر خود صحبت می­‌کنند و یا می­‌نویسند، فقط درباره خودشان حرف می­زنند(اینکه هدفشان چه بوده، چه لذتی می­‌برند، چه احساس فوق العاده­‌ای دارند و اینکه هنرشان چه تاثیری بر زندگی‌شان گذاشته است). البته این­‌ها عالی است و همینطور هم باید باشد. اما آنها یک موضوع بسیار بسیار مهم را فراموش کرده­‌اند و آن ما هستیم. مخاطبین. این باعث خوشحالی من است که می­‌بینم هنرمندی عاشق کارش است. اما حس عجیبی که دارم این است که هنر او چه چیزی برای من دارد و چرا من باید به آن اهمیت بدهم.

شما می‌دانید که هنرتان چه چیزی برای شما دارد، پس باید به ما هم نشان دهید که برای ما چه دارد. اگر این کار را نکنید و ما را در تردید رها سازید بی­‌عدالتی است. ما واقعا راهی نداریم که بتوانیم هنر شما را تجربه کنیم، پس چرا باید به نگاه کردن به آن ادامه دهیم؟ چه برداشتی باید از آن داشته باشیم؟ و از همه مهمتر اینکه هنر شما چه جایگاهی در زندگی ما دارد؟ به بیان دیگر شما باید همه آن لذت­‌ها و منفعتی را که از خلق اثر خود برده­‌اید به ما هم تعمیم دهید و نشان دهید که ماهم می­‌توانیم از آن لذت ببریم. ما این را می­‌خواهیم.

  • دختر پاییز آبانی

افلاطون یک فیلسوف شاعر است و آثار وی قبل از آنکه خردمندانه باشد، شاعرانه است. امّا در اندیشه او شعر تنها وسیله ای برای بیان زیبایی حقیقت است. افلاطون از این جنون الهی (شعر) بهره می برد تا حالات، صحنه ها و شخصیتها را در مکالمات خود به زیباترین صورت بیافریند و تجسم بخشد. 
بنابر گزارش دیوگنس لائرتیوس، افلاطون در ابتدا، خود را به مطالعه نقاشی و گفتن شعر، نخست شعر ثنائی و سپس شعر غنایی و نوشتن تراژدی مشغول می داشته است.(1) ولی زمانی که با سقراط آشنا شد سیاهه های شعری خود را از بین برد و شعر و احساس و عاطفه را به نفع خرد و فلسفه کنار گذاشت. با این وجود، تلفیق شعر و فلسفه در آثار افلاطون به ویژه در رساله های «مهمانی» و «یون» به روشن ترین و زیباترین وجه متجلّی است. زیرا حقیقت فلسفی بدون حقیقت شعری و هنری چیزی جز جملات خشک و بی روح منطقی نیست، و در مقابل شعر و یا هنری که از ژرفای اندیشه و فلسفه خالی باشد چیزی جز الفاظ و تشبیهات زیبا ولی سطحی و تو خالی نیست. 
هیچ فیلسوف و نابغه ای به اندازه افلاطون به طرد و رد هنرها به خصوص شعر نپرداخته است. و شدت و تندی که در نبرد و ستیز با شعر به مثابه دشمن خرد از خود نشان داده بی سابقه است، در حالی که او، خود یکی از هنرمندان بزرگ جهان و از بزرگان عالم شعر است و به تأثیر ژرف و عمیق آثار هنری در زندگی انسانها واقف بوده است. ولی آنجا که پای حقیقت و معرفت در میان باشد، سرودن شعر را نوعی بیهوده گویی می داند بطوری که سراینده آن حتی اطلاع از شخص خویش ندارد؛ و از زبان سقراط می گوید: 
«از اشعار آنان قطعاتی برگزیدم که در نتیجه کار و زحمت فراوان به وجود آمده بودند و از آنان پرسیدم که منظورشان از سرودن این اشعار چیست؟ تا من نیز چیزی یاد بگیرم مردم آتن از گفتن اینکه چه جوابی شنیدم شرم دارم و همین قدر می گویم که تقریبا همه کسانی که در آنجا حاضر بودند بهتر از خود آن شعرا درباره اشعار آنان سخن گفتند، بنابراین در مدت کوتاهی به این نتیجه رسیدم که شعر سرودن شعرا نیز، در سایه معرفتی نیست، بلکه یک استعداد طبیعی به آنان یاری می رساند. درست مانند پیشگویان و سرودخوانان معبد که سخنان زیبا می گویند ولی از معنای گفته خود خبر ندارند، وضع شعرا را تا آنجا که توانسته ام بفهمم به همین منوال بود. در عین حال، دریافتم که اینان (شعرا) چون شعر می سرایند گمان می کنند که همه چیز را هم می دانند در حالی که چنین نبود

  • دختر پاییز آبانی

 

در مقابل دیدگاه تولستوی، که هنر را تلاشی برای ترویج ارزش های اخلاقی و اجتماعی می داند، گروهی (مدافعان مکتب هنر برای هنر») قرار می گیرند که اعتقاد دارند این تعریف، هنر چیست؟» نیست؛ بلکه تعریف هنر چه باید باشد؟» است. از نظر آنها به هنر، تنها نباید از دید وسیله ای برای انتقال ارزش های اجتماعی نگاه کرد و چه بسا آثار هنری ای که هیچ ارزش اجتماعی یا اخلاقی را تبلیغ نمی کنند و یا حتّی در مقابل ارزش های اجتماعی، به پا می خیزند و در عین حال، از نظر هنری، دارای ارزش و اعتبار خیلی زیادی هم هستند. ضمن این که ممکن است ارزش های اجتماعی از جامعه ای به جامعه دیگر، متفاوت باشند و چیزی که در یک اجتماع، ارزش» پنداشته می شود، در اجتماعی دیگر، ضد ارزش» نامیده شود.

بر همین اساس، آثار هنری را به دو دسته هنرهای مفید» و هنرهای زیبا» تقسیم می کنند. به این ترتیب که در اصطلاح، به هنرهایی هنرهای مفید» گفته می شود که در درجه اوّل، کارکرد و فایده مندی آنها مورد نظر است و به عبارتی، ساخته شده اند تا مورد استفاده قرار بگیرند، مانند: طرّاحی اتومبیل، معماری، طرّاحی اثاثیه منزل، سینما و... . در مقابل، هنرهای زیبا» به هنرهایی گفته می شود که فقط به خاطر زیبا بودنشان خلق شده اند و به عبارتی، نه به خاطر چیزی دیگر؛ بلکه به خاطر خودشان به وجود آمده اند (مانند: نقّاشی، پیکرتراشی، آواز، موسیقی، رقص و...).

نکته قابل توجّه در این میان، این است که هنرهای گوناگون(زیبا و مفید) در زمان های مختلف، بسته به اوضاع و احوال فرهنگی و اجتماعی خاصّ آن دوره، فراز و فرودهایی داشته اند. برای مثال، باغ آرایی» از قرن هجدهم به بعد، موقعیت خود را به عنوان یک هنر زیبا از دست داده است و یا می توان با توجّه به پیشرفت فنون مختلف، به هنرهای جدیدی چون سینما» اشاره کرد که ابتدا خود را به عنوان یکی از هنرهای زیبا، وارد عرصه هنر کرد، ولی در عصر حاضر، به یک هنر مفید، در اختیار صاحبان رسانه، به منظور رسیدن به اهدافی خاص (آموزشی، تربیتی، ترویجی، تبلیغی، اقتصادی و...) قرار گرفته است. از نمونه های دیگر این گونه هنرها می توان به سفالگری، معماری، ترمه دوزی و... اشاره کرد.

بنا بر این، آثار به جا مانده در غارهای لاسکو و آلتامیرا را هم می توان به عنوان هنرهای مفیدی به حساب آورد که پدیدآورندگان آنها در زمان آفرینششان، هیچ توجّهی به جنبه هنری بودن آنها نداشته اند؛ امّا امروزه، آن آثار، نه تنها دیگر کارکرد خود را به عنوان یک هنر مفید از دست داده اند، که به یک نمونه ارزشمند از هنر زیبا تبدیل شده اند و این امر، نمی تواند این ذهنیت را در ما به وجود بیاورد که پدیدآورندگان این آثار، هنرمند نبوده اند.

هر چند که از سوی صاحب نظران، تعاریف گوناگون و گاه متضادّی از هنر ارائه شده است، امّا در یک نگاه کلّی، می توان گفت که تقریباً تمام این تعاریف، بر این ویژگی مشترک آثار هنری اتّفاق نظر دارند که: اثر هنری، هر چیز زیبایی است که ساخت بشر باشد و طبعاً با یک پدیده طبیعی فرق می کند». مثلاً احتمال دارد که تنه یک درخت، به صورت طبیعی، به شکل خاصی درآمده باشد که از نظر زیبایی شناسی، مورد توجّه انسان قرار گیرد. در این حال، ما نمی توانیم آن را یک اثر هنری بنامیم؛ چون انسان آن را نساخته است. امّا اگر کسی یک تنه درخت را با استفاده از ابزار و امکاناتی که در اختیار دارد، به همان صورت شکل دهد، می گوییم که آن شخص، یک هنرمند است و اثری که به وجود آورده، یک اثر هنری است.

  • دختر پاییز آبانی

هنر پوستر،سرآغاز طراحی در اروپا،جنگ و تبلیغات،فوتوریسم و ایتالیا،روسیه شوروی،آلمان،هلند،سوئیس،فرانسه،بریتانیا،طراحان و مدیرانهنری ایالات متحده در دهه 1930،جنگ و تبلیغات از دهه 1920تا 1954،ایالات متحده از دهه 1945 تا 1960،سوئیس و گرافیک نوین،ایتالیا و سبک میلان،فرانسه،شمال اروپا،اواخر دهه 80،دهه1970 و پس از آن. طراحان اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم وینآموزه‌های جنبش هنر و صنایع دستی را جذب کردند و در رویکرد التقاطی و جهان‌نگرانه‌ی خود در هواخواهی برای فناوری‌های جدیدمنادی جنبش‌های پیشرو طراحی شدند که بعد از جنگ جهانی اولشکل گرفت. در نمایشگاه سه‌سالانه میلان در سال 1936طرح ماکس بیل برای سالن سوییس اجرا شد و این نمایشگاه اولین حضور بین المللی(سبک سوییس)بود که طی بیست و پنج سال بعدبه گرایش مسلط در طراحی گرافیک خارج تبدیل و تقریبا با استحکام تثبیت شد. در این میان عکاسی به ویژه به عنوان رسانه‌ای جدید و موثردر تبلیغات مورد توجه قرار گرفت. عنوان مرتبط در این زمینه عبارتند از-جنبه‌های گوناگون زیباگرایی -ظهور زیباگرایی -زیباگرایی و شعر از آلن پو تا مور -نمایندگان بزرگ زیباگرایی:پیتر وایلد سخن‌پایانی فرانسیس بیکن:منطق احساسژیل دولوزترجمه‌ی بابک سلیمی‌زاده انتشارات روزبهان،1390،280 

  • دختر پاییز آبانی

"فضا،هارمونی و کاربرد حروف در گرافیک عالیه ایمنی* (به تصویر صفحه مراجعه شود) عناصر طراحی گرافیک الکس وایت ترجمه الهه بور،انتشارات کتاب آبان، 8831 مقدمه فاصله سفید و هنر آبستره،(تأکید بر ترکیب‌بندی بدون تأکید بر واقعیت‌ها)دو عامل اصلی در ایجاد طرح‌های پیچیده و جذاب می‌باشند. وی طراحی را به عنوان یک فرآیند و نه نتیجه، طی پنج مرحله تشریح می‌نماید: -تعریف مجدد از موضوع -شناخت مطلب -بیرون کشیدن مطالب ضروری از لابه‌لای شباهت‌های گیج‌کننده -جدا نمودن تمام عناصر نویسنده محوریت اصلی کتاب را در پاسخگویی به این سه پرسش‌ تعیین می‌کند: -در یک طراحی ناچاریم با چه عناصری کار کنیم؟ -این عناصر در کجا به کار می‌روند؟ -چه ساختاری لازم است تا این عناصر در کنار هم باقی بمانند؟ -------------- (*)کارشناس ارشد گرافیک مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی مهاباد وی ضمن اشاره به وظیفه‌ی انتقال اطلاعات در مورد یک طراحی، توجه به وضوح و شفافیت(ضعف متداول در طراحی)را مد نظر قرار می‌دهد. در هر چهار فصل کتاب عنصر فاصله و فضای‌ سفید به‌طور خاصی مورد توجه نویسنده می‌باشد،وی در طی بخش‌های‌ مختلف این عنصر را در رابطه‌ی متقابل بین نوشتار و تصویر در یک اثر تبلیغی مورد بررسی قرار می‌دهد. در ادامه نویسنده با نگاهی متفاوت‌ و خلاقانه خواننده را به سمت توجه به شالوده و مبنای طرح،یعنی‌ خود کاغذ کشانده،ویژگی‌هایی همچون شفافیت‌های متفاوت کاغذ، تا خوردن،بریدن برخی از صفحات به صورت کوتاه و بلند را از موارد مورد توجه در زمینه ایجاد فضای سه بعدی در طراحی گرافیک‌ عنوان کرده است."

  • دختر پاییز آبانی

با گسترش ارتباطات الکترونیکی و اینترنتی، نیاز به طراحی وب سایت برای دانشگاه ها بیشتر شده و جذب کاربران به این وب سایت ها و اطلاع رسانی از این طریق، از اهداف اولیه این مراکز گردیده است. در این راستا، طراحی بصری این وب سایت ها حائز اهمیت است و شناسایی معیارهای طراحی، به بهبود آنها کمک شایانی می کند.بررسی اشکالات بصری وب سایت های دانشگاه های ایران در مقایسه با ویژگی های بصری مشترک میان وب سایت های موفق دانشگاه های جهان و یافتن شباهت ها و تفاوت های میان عناصر بصری این دو گروه، پرسش ها و اهداف اصلی این پژوهش هستند. برای تحقق این اهداف، با روش تحقیق تطبیقی-توصیفی و استفاده از روش های کیفی و کمی شبه آماری در تولید و تحلیل داده ها، از دو جامعه وب سایت های دانشگاه های جهان و ایران، نمونه هایی براساس رتبه علمی دانشگاه و رتبه وب سایت آنها انتخاب شد. در هر جامعه، 53 وب سایت از دانشگاه های مختلف از نظر گروه آموزشی و محل دانشگاه، درنظر گرفته شد و ویژگی های عناصر بصری آنها مانند نوشته ها، رنگ ها، عکس ها، تصاویر متحرک و ... به وسیله یک چک لیست محقق ساخته با گزینه های ازپیش تعیین شده، به طور جداگانه موردآزمون قرار گرفت. سپس به کمک آزمون آماری کای دو مورد تحلیل آماری قرار گرفت.براساس نتایج این بررسی، وب سایت های دانشگاه های ایران و جهان، در ویژگی هایی مانند انتخاب رنگ، عدم استفاده از بافت در زمینه، روش متمایزکردن لینک ها، تعداد و تنوع اندازه عکس ها و تقسیم بندی سه یا چهارستونی صفحه اصلی به صورتی هم سان عمل می کنند. تفاوت عملکرد وب سایت های دانشگاه های جهان و ایران بیشتر در موارد مربوط به تایپ و نوشته ها مانند استفاده از خط دور برای تیترها، تنوع زیاد نوع تایپ فیس ها، تنوع کم در اندازه نوشته ها، فاصله کم بین خطوط متن در وب سایت های ایرانی است. همچنین وب سایت های ایرانی، علاوه بر نمایش اسلاید، از تصاویر متحرک هم استفاده می کنند و معمولا سایر صفحات وب سایت های آنها از نظر رنگ و ترکیب بندی با صفحه اصلی هم آهنگی ندارند.

  • دختر پاییز آبانی


 ابتدا به تعریف زیبایی و پیدایش زیبایی شناسی به عنوان یکی از شاخص های علوم و نظر فیلسوفان اخیر درباره آن می پردازیم، سپس بحث زیبایی شعر را در محورهای زبان و موسیقی و تخیل و محتوا پی می گیریم.
زیبایی و زیباشناسی از زمان های قبل از سقراط به صورت موضوعی فرعی مورد توجه هنرمندان و هنرشناسان و فلاسفه بود تا این که در قرن هجدهم باوم گارتن آن را به عنوان شاخه ای از علوم ثبت کرد. سپس فشنر زیبایی شناسی را بر اساس بررسی تجربی یا استقرایی آثار هنری پایه گذاری و روش هایی وضع کرد که هنوز در سراسر جهان به کار می رود.
به لحاظ آن که شعر نیز یک هنر متعالی ارزیابی می شود و هر اثر هنری در بنیان خود زیباست، می توان آن را از دیدگاه زیبایی شناسی بررسی کرد. در شعر ظهور هر عاطفه و احساس در قالب زبانی مخیل شکل می گیرد و با موسیقی مناسب و هماهنگ، توان تاثیر و القا پیدا می کند. بنابراین چنان که نتیجه بحث نشان می دهد زیبایی زبان، موسیقی و تخیل در بخش روساخت، و زیبایی محتوا در بخش ژرف ساخت، ارکان سازنده زیبایی شعر است.

تئوری پایه های نوروبیولوژی زیبایی شناسی و هنر توصیف شده است. این ریشه در عواطف دارد که در آن چیزی که دلپذیر یا ناخوشایند است، پاداش یا مجازات است، نتیجه یک فرآیند تکاملی است که در آن ژن ها اهداف (دلپذیر یا ناخوشایند) را برای عمل تعریف می کنند. برای این است که عملیات استدلال، نحو، سیستم مغز که برای کمک به حل مشکلات پیچیده، چندگانه، مشکلات و استفاده از آن توسط احساسات خوشایند تشویق شده است، هنگامی که راه حل های زیبایی، ساده و به همین ترتیب زیبایی شناختی به دست می آید که مفید هستند، زیرا آنها پارسیمونیسم هستند و به دنبال اوکتام هستند. ترکیبی از این دو سیستم و تعاملات بین آنها، یک رویکرد برای فهم زیبایی شناسی است که در تکامل و اثرات آن در طراحی و عملکرد مغز ریشه دارد.

  • دختر پاییز آبانی


هنر گرافیک به عنوان رسانه جمعی بسیار گسترش یافته و روش های تهیه آن متنوع شده است واز همه مهم تر نو آوری هایی است که در پاسخ به نیازهای هنر زمان ایجاد شده اند.

از سوی دیگر، واژه گرافیک از مصدر یونانی (نوشتن) می آید.

ریشه آن در اصل به معنای (خراشیدن) و (حک کردن) است. از لحاظ رده بندی هنرها عنصر گرافیک را شاخه ای از هنرهای تجسمی به شمار می آورند.

در گذشته هنر گرافیک به آن قسمت از طراحی و نقاشی سیاه و سفید گفته می‌شد که به وسیله فن چاپ دستی یا ماشینی تکثیر می شدند.

هنر گرافیک و هنرهای تجسمی در کشور ما از یک سابقه تاریخی برخوردارند.

می توان گفت از زمان نقوش اولیه روی سفال ها - حجاری ها- گچ بری ها- خطوط کوفی و ثلث و نستعلیق و سایر خطوط- نگارش و مصور کردن کتاب ها و مینیاتور و تذهیب و آرایش صفحات و نیز نقوش پارچه ها و قالی و حکاکی روی وسایل مختلف زندگی و امثال اینها تا زمان ظهور چاپ هنر گرافیک یا هنرهای تجسمی در کشور ما وجود داشته اند.

ویژگی بارز هنر گرافیک ناشی از کیفیاتی است که هم به تکنیک های تهیه و هم به آثاری که به وجود می‌آید، مربوط می‌شود.اما از همه اینها اساسی تر، قصد چاپ رونوشت های دقیق با استفاده از تکنیک‌های ماشینی‌ است. در هنرهای گرافیک، این تصویر چاپی است که به محصول،ارزش هنری می بخشد.

 


  • دختر پاییز آبانی

«هنر مفهومی» دستاوردی از آوانگاردگرایی در هنر مدرن است. در جریان گرایشات مدرنیسم، اکثر نقاشان مدرنیسم در زمینه مجسمه سازی، ماتریال شناسی، گرافیک و حتی انیمیشن و سینما تجربه هایی کسب کردند و در نهایت آثاری مفهومی را ارائه دادند که تاثیرات مشترکی از تمام شاخه های هنری داشت.اگرچه آغازگران این گرایش را به هنرمندان آمریکایی انگلیسی همچون جوزف کاسوت، لارنس وینر، استنلی براون و... مربوط می دانند ولی باید گفت که هر اثر هنری باید دارای مفهوم باشد. مفهومی که فرای ظاهر و صورت اثر بوده و ارائه معنا می کند. القای معنا در هنر مفهومی ممکن است شخصی باشد، چه برای هنرمند و چه برای مخاطب و چه در عنوان اثر و چه در ارائه آن. این قسمتی از اندیشه جهانی شدن هنر است و در جستجوی مفهوم برای مخاطب عام.

چرا که گرافیک محیطی نیز زاده تمام جریانات مدرنیسم در هنر و پیدایش گرافیک دو بعدی است. به تفسیری می توان پیشینه گرافیک محیطی را به دیوارنگاره های انسانهای اولیه مربوط ساخت. از همان زمانی که انسان سعی در هماهنگی و حتی چیره شدن بر پدیده های محیط در پیرامون خود را داشت. از همان زمان که انسان محلی برای ثبات و زندگی خود در نظر گرفت برای ارتباط پیدا کردن بیشتر با محیط و شناخت بیشتر آن و پیدا کردن یک تعریف برای حضور خود در محیط به آراستن آن پرداخت و به مرور زمان با کلنجار بیشتری در محیط سعی در دست یافتن به سهولت بیشتر برای زندگی داشت. حتی مفهوم گرایی در آثار انسان های اولیه نیز قابل بررسی است. ، شاید بتوان گفت که گرافیک محیطی نتیجه گرایشات چند رسانه ای و مفهومی فعالیت هنرمندان همین دوره هاست. اولین تابلوهای مغازه ها، سردر فروشگاه ها و تابلوهای راهنمایی که به قصد اطلاع رسانی محض، بدون خلاقیت و اندیشه هنری ساخته شده اند و تاریخی نامشخص ولی بسیار دورتر از تاریخ شروع گرایشات هنر مفهومی دارند نشان می دهد که گرافیک محیطی قدمتی بسیار دارد. در نتیجه این طور استنباط می شود که گرافیک محیطی زاده هنر مفهومی نیست ولی هنر مفهومی تاثیرات زیادی در عصر حاضر بر آن داشته است. نقطه مشترک گرافیک محیطی و هنر مفهومی، حضور مستمر مخاطب در اثر است.

 


  • دختر پاییز آبانی